امکان دارد انسانها در مرحلهای از زندگی خود نقطهی عطفی را تجربه کنند؛ نقطهای که در آن افراد به یکباره زندگیشان دستخوش تغییرات بزرگی میشود و به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا میکنند. نقطهی عطف دورهی دکتری من هم روزی بود که دکتر سنجری راهنمایی رساله ی مرا را پذیرفتند. بعد از آن بود که این دوره برای من رنگ دیگری گرفت و فراز و فرودهایش مرا به هرچه بیشتر یادگرفتن ترغیب کرد. در این مقطع بنا به شرایطی امکان استفاده از دوره فرصت مطالعاتی را نداشتم اما بنظرم تجارب کسب شدهی من با راهنمایی ایشان بسیار فراتر از همه توصیفاتی بود که دوستان از آنسوی مرزها داشتند.
آشنایی من با دکتر با تعریفهای دوستانی بود که قبلاً با ایشان کلاس درس داشتند و همین امر باعث شد که برای تجربه این اتفاق تلاش کنم و البته که محقق شد. کلاسی متفاوت از همهی کلاس ها که نگاهم را به پیرامون تغییر داد. هرچند گاهی این همه تفاوت کاهش اعتمادبنفس را هم به همراه دارد اما در کنار دکتر میآموزی کار نشدنی وجود ندارد و کافی است برای رسیدن به آن آگاهانه تلاش کنی. باید بگویم وقتی در محضر دکتر تلمذ میکنی، صرفاً بیومکانیک نمیآموزی زیرا اینگونه بنظر میآید که گویی ایشان هزارنفر است، از نجوم و فلسفه گرفته تا دینشناسی و اخلاق، از علم مدیریت و کارآفرینی گرفته تا آمار و ریاضیات، از مهارتهای زندگی گرفته تا هنر و موسیقی و…
شاگرد ایشان بودن افتخاری بود که نصیب من شد و برایشان بهترین ها را آرزومندم.
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
رضوان عظیمی دانشجوی دوره دکتری علوم ورزشی (کنترل)
نحوه آشنایی: شرکت در کلاس های درسی، جلسات علمی مرکز و راهنمایی پایان نامه
Email: alz.azimi .at. yahoo.com